-
بهاری ترین پائیز من
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:49
این پائیز بهاری ترین پائیز عمرم بود چون آغاز بهار دوباره زندگی من بود
-
گل خنده یا گلخنده؟
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:48
چو خندیدی آئینه آغاز شد
-
بدون شرح!
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:47
امروز چشم های تو بدون شرح شده اند تنها شرح آنها همان راز بی پایان آنهاست من نیز بر این شرح بی پایان بی شرح بی شرح نگاه خواهم کرد
-
آفتاب از کدوم طرف دراومده؟
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:46
آفتاب از کدام مشرق سر از بالین برداشته که این گونه می خندی به شاخه گلی که در دست داری قسم فریب های تو دیگر باور کردنی نیست عزیزم درس های تو را ازبر شده ام حنای خنده هایت دیگر برایم رنگ ندارد آنها را ببر و در خلوت چشمانت به تنهایی من بپاش من همان چشمان تو را باور دارم یعنی اگر باوری برایم مانده باشد
-
معصومیت بازیافته
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:45
ا مروز چقدر آسمان ناز آفتاب را کشید اما از آفتاب خبری نشد که نشد اما تو باز هم بودی با آن نگاه با آن شراره با آن وحشی گری مهربانانه اش راستی چشم های تو چرا این قدر با دل من بد تا می کنند وای که دیگر طاقتم طاق شده دیگر تحمل آن نگاه سرخ فام تو برایم غیرممکنی خواستنی شده شاید مازوخیسم دارم که هر روز خود را به دست شلاق...